آخرین مطالب
امکانات وب
پس حرفامو راحت میزنم:))
دیشب که اومدی خونمون اولش قهر بودم بات
چون بهم گفته بودی بچه
و من از این کلمه تنفر داشتم
اما وقتی اومدی و جلوم خندیدی
نتونستم خودمو بگیرم و اخم کنم
با خنده ات خندم اومد
میدونی که کلیییی ذوق میکنم وقتی میخندی
با وجود اینکه آدم مذهی هستی اینقد
شوخ طبعی با همه میخندی
چقد خوش گذشت دیشب با تو
هر لحظه که نگات میکردم تموم غصه هامو فراموش میکردم
تا وقتی بودی کنارم
من خوشبخت ترین آدم رو زمین بودم
همین که رفتی اینقد دل تنگت شدم
راس میگی من خیلی بهت وابسته م
و همچنین تو
چه شکلی تا زمان عقدمون تحمل کنیم دوری از همو؟
همه ش فک میکنم من چیکا کردم که خدا تو رو تو دامنم گذاشت؟
وقتی که مغروری
وقتی بی اعصابی
وقتی قهری
با همه اینا با یه لبخند همخ شو فراموش میکنم
چونننن
توووووو
بی اعصابه قهر قهری مغروره خودمییییی:)
دیشب وسط حرفام کلمه دکتر در رفت
که هی گفتی دکتر برا چی چرا دکتر؟
تا بهت نگفتم آروم نگرفتی
بعد امروز که اومدم مغازه پقد خوشحال شدی
کمکت میدادم وقای کنارت میشینم
مغرور میشم
چون مسدونم که کنار بهترین مرد رو زمیت نشستم
که نشستن کنارش برام مث آرامش مطلقه:)
میبالم به داشتنت
تو فقط ماله خودممممی
بعدشم که شرمنده کردی رفای دوتا بشتنی و شیرین عسل گرفتی و میل کردیم
که یکیش اون بچه خورد:(
هخخخخ خودم دادمش خیلی نگا میکرد
بعدش که کارتت دادی گفای برو باهاش حرید کنکه عطر خریدم بعد
از تو جنسا مغازه ای که کار میکردی
برام یه حوله قشنگ دادی:)))
بعدشم گفتی سونوگرافی اینجا خوب نیست
باید بری مرکز استان (بندرعباس)
دکتراش بهترن
همین فردا با محدث و سمان و مجید میری
بعدش هم که اومدم خونه 100تومن از پولات دادی گفتی نمیرم و نباید نداریم
فردا حتما میری
تو فقط خوب شو:))))
خیلی خیلی شاد شدم که اینقد سلامتیم برات مهمه
تازه پتو ژله ای هم میخواستی از مغازه بهم بدی
که دیگه خیلی زیاد بود
هخخخخ
خیلی خ ش گذشت
مگه میشه با تو بود و خوش نگذشت؟؟؟؟
خیلی ممنونم بابت همه و همه چی
واسه خوب بودنت
واسه کارای خوبت
و واسه بودنت
تو اون لحظه چقد دیدنی بودی که
تو مغازه چفیه پهن گردی رو زمین وشروع کردی .به نماز اول وقت خوندن:)))
خیلی خیلی دوستت دارم بهترینم:))
عشق یعنی تو......برچسب : نویسنده : mardezendegim بازدید : 211